4 |
20/12/52 |
هویدا نخست وزیر ، و خانم ♀ |
1 |
3 |
4 |
♣ تمام خواب : صحنه اي از خوابم دیدن
خانم فرخ رو پارسا وزیر آموزش پرورش بود كه پیراهنی نازک پوشیده بود ، بعضی
جاهای این پیراهن سوراخ شده بود مخصوصاً سوراخ نوک پستان سمت چپش، به خاطرم است
علت پاره بودن پيراهنش را پرسيدم جوابي داد كه در نظرم نيست ، اين صحنه اينطور
مي نمود كه با هم دوست هستيم و من حرفهائي با او ميزدم ، قيافه اش در خواب مانند
عكسهايش نبود ولي چاقي او مانند خودش بود ( آنطور كه در عكسهايش ديده ام )
، صحنه
دوم اين خواب به اين صورت بود كه شب بود و در کوچه اي مثل كوچه حمام خان تیران
بودم ، زمین پر از گِل و شُل بود بطوري كه من با احتیاط قدم بر میداشتم ، در جلو
من مردی بود كه يك کلاه شاپو به سر داشت و به سرعت جلو ميرفت ، من در نظرم او
هويدا نخست وزیر بود و در جلو او خانم فرخ رو پارسا ميرفت ، در اينجا من متعجب
بودم از اين نخست وزير وآن وزير كه در تاريكي و گل وشل كوچه قدم بر ميدارند و
اقدام براي درست كردن آن نمي كنند ، صحنه
سوم دنباله همين خواب به اين صورت بود كه من در جائي ايستاده بودم و رويم به طرف
شمال غربي بود ، سمت راست من اينطوركه به خاطر دارم بياباني باز و داراي درخت و
پشته هاي لَتِه بود ، روبروي من يك رديف تپه خاكي بصورت ديوار بود كه سوراخي
بصورت غار در آن بود ، من اينطور ميدانستم كه در اين سوراخ هويدا و خانم پارسا و
يك نفر ديگر هستند ، من در اين ميان اين طور فكر ميكردم كه مرا بين خودشان راه
نداده اند ( در صورتيكه در صحنه هاي ديگر خودم را با آنها و يكي ديده بودم )
اينطور هم فكر ميكردم كه نميدانند من بيرونم و در شك و ترديد براي رفتن پهلوي
آنها بودم . ///////////////////////////////////////////// شرح و بیان این
خواب و تاریخ تفسیرهای انجامشده : ///////////////////////////////////////////// نمادهای مطرحشده
در خواب، و معانی و مفاهیم آنها در مراحل اول : الف : // خانم فرخ رو پارسا وزیر آموزش پرورش : بافت پوست بدن بوده. // پیراهن نازک خانم پارسا : دِرم یا لایه میانی پوست بدن. // سوراخ در بعضی جاهای این پیراهن نازک : گیرنده و جمع کننده و
ارسالکنندههای احساس پوست مثل لبها ، سینهها ، کف دست ، کف پاها ، آنوس ،
پنیس ، و ... بوده، سوراخ منظور این خواب نوک پستان سمت چپ بوده است. // شب : زمان خواب و خواب دیدن بوده. // حمام خان : در این خواب حمامِ خان جمع میتوکندریهای بافت نوک
پستان سمت چپ بوده است. // کوچه حمام خان : مسیر حرکت احساس در پوست به سمت نوک پستان
بوده. // هویدا نخستوزیر : اپیدرم یا بخش رویی پوست ( هویدا ) اطراف
نوک پستان سمت چپ بوده. // هویدا : به معنی ی آشکار، پیدا، و قابلدیدن بوده. // کلاه شاپو : قسمت برجسته و بخش رنگین نوک پستان بوده. // تپه خاکی بهصورت دیوار : پوست اطراف نوک پستان. // سوراخی بهصورت غار در میان تپه خاکی : قسمت برجسته نوک پستان
که گیرنده و ارسالکننده احساس به بالای مغز
از سه بخش مجزای اپیدرم، درم و هیپودرم ناحیه سینه است. // بیابانی باز و دارای درخت : پوست بدن ( در این خواب ناحیه
سينه ) و شروع و پایان اعصاب در پوست بوده است. // لَتِه (زمین کشاورزی كَرت بندي شده بدون دیوار اطراف) : پوست
و بخشهای مختلف پوست بدن عصبگيری شده از سيستم اعصاب و مغز بوده. // پُشته هاي لته : مرز بين بخش هاي مختلف پوست بدن عصبگيري شده
از اعصاب مختلف. // من در جایي ايستاده بودم و رويم بهطرف شمال غربي بود : من در
اين صحنه از خواب : هيپودرم پوست اطراف پستان و پيامهاي در گردش اين بخش از
پوست آماده رفتن به سمت درون نوك پستان و ادامه آن به پردههاي مغز نهايت پرده
نرم شامه بودهام. // شمال غربي : بالاترين نقطه پايان و به عبارتي پردههاي مغز
بوده. // ب : // 9/10/88 / چند روز است متوجه شدهام منشأ رویانی
پردههای مغز و پوست بدن یکی است ، باید اپیدِرم منشأ سختشامه ، دِرم منشأ عنکبوتی
ی ، و هیپودرم منشأ نرمشامه داشته باشد ، به خواب 16/10/69 کار سلولهای عدسی
چشم ، خواب 25/9/68 شکل رجائی درون بلور ، و خواب 27/6/69 با سؤال معنی ناهید
مراجعه شود. // 24/12/89 / روی من بهطرف شمال غربي بود : : مقصد من
بالاترين نقطه پايان اين مسير بوده. // 24/12/89 / بياباني باز : : پوست بدن من بوده. ///////////////////////////////////////////// تغییرات و یافتههای
جدید : ///////////////////////////////////////////// مطالب انتقال دادهشده
از پایاننامه ... تعداد دیگری از همانندیهای مطرحشده در خوابهایم که زبان
گفتمان درونی ی من بودهاند : |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر