۱۴۰۰ خرداد ۲۱, جمعه

 

19

   19/7/66

خانم پشت میز کارش

  1

  2

   19

تمام خواب : دیشب خواب جالبی دیدم . خواب دیدم دریک راهرو ساختمان ، در ورودی یک اتاق را باز کردم که به نظرم میآید اتاق کار ... بود . وقتی در را باز کردم او را لخت مادرزاد پشت میز کارش دیدم . فوراً در را بستم تا کسی او را دراین وضع نبیند . بعد یادم میآید در جلو میز کارش ایستاده بودم و او پشت میز کارش نشسته بود . وضع او به این صورت بود که یک پیراهن تور خیلی نازک پوشیده بود و تمام بدنش زیر آن پیدا بود . یک چادر که آنهم خیلی نازک و شکل یکی از پیراهن هایش بود روی شانه هایش افتاده بود ، ولی سرش باز و موهایش شانه کرده و آرایش غلیظی کرده بود و مژه مصنوعی گذاشته بود . یک ... بود بدون اینکه مردی پیدا باشد . یک در هم پشت سرش بود که بعداً دیدم به اتاقی دیگر باز شد . او همانطور که پشت میز نشسته بود تمام بدنش و برجستگی های آن از زیر آن پیراهن نازک پیدا بود . حتی نوک پستان هایش برجسته و تیره رنگ جلوه میکرد . من ناراحت این بودم که مراجعه کنندگان او را در آن وضع ببینند . مرتب به او اشاره میکردم که خودش را بپوشاند ، ولی او بی خیال بود و با اشاره های من فقط چادر نازکی را که روی دوش خودش انداخته بود کمی جابجا میکرد . اما توجهی به اینکه موهایش یا تمام بدنش پیدا است نمیکرد . من به اطراف نگاه کردم ، اول یک جوان را دیدم که ایستاده و منتظر بود کارش راه بیفتد . بعد دوباره نگاه کردم دیدم نزدیک به هفت هشت مرد اطراف اتاق ایستاده . من با ناراحتی به او اشاره کردم که خودش را بپوشاند اما او توجهی نداشت . در همین موقع او یک کیف از کشو میز بیرون آورد و از داخل آن چندتا شانه سر نمونه آنها که به سرش زده بود در آورد و بنای نگاه کردن و جدا کردن آنها را نمود . آن شانه ها نمونه های جالبی بود که یک نمونه دندانه هایش مثلثی شکل بود و تا حالا توی بازار ندیده ام ، ولی نمونه های دیگرآنرا دیده ام که خانم ها استفاده میکنند . بعد درِ پشت سر او باز شد و یک اتاق که ظاهر آن به اتاق های عکاسی شباهت داشت پیدا شد . یک چهار پایه وسط اتاق بود و یکی از بچه های او که نمیدانم کدام بودند روی آن نشسته بود و یک کودک دیگر داشت او را اصلاح میکرد . این کودک آرایشگر وقتی صورتش را برگرداند دیدم سبیل دارد و این مسئله برای من باعث فکر شد که اگر این کودک است چرا سبیل دارد و اگر مرد است چرا بچه است و خلاصه این برای من جالب بود . بعد بنظرم رسید پشت دری که باز شد و توی اتاق دوم یک زن چادری نشسته است ولی نفهمیدم او کیست . صحنه های روشن این خواب به این صورت بود .

1 - زیبائی فوق العاده و آرایش فوق العاده زیبای او . / 2 - درب ورودی از توی راهرو و درب ورودی پشت سر او به اتاق دیگر ، شیشه نداشت . / 3 - شانه هائی که به موهایش زده بود زیبا و نمونه جالب آن دندانه های مثلثی شکل داشت . / 4 - کودکی که سبیل داشت ومشغول آرایش کودک دیگری بود .    

یافته‌ها : . . گفتمان خواب و بیداری : اتاق عکاسی : : واژن 5/11/90 . .

هیچ نظری موجود نیست: